عضو شوید


نام کاربری
رمز عبور

:: فراموشی رمز عبور؟

عضویت سریع

نام کاربری
رمز عبور
تکرار رمز
ایمیل
کد تصویری
براي اطلاع از آپيدت شدن وبلاگ در خبرنامه وبلاگ عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود



به نظر شما بهترین و هیجان انگیزترین مبارزه در شش گانه جکسون کدام است؟

آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 132
بازدید دیروز : 64
بازدید هفته : 202
بازدید ماه : 196
بازدید کل : 70919
تعداد مطالب : 192
تعداد نظرات : 1
تعداد آنلاین : 1


Alternative content


ن : [cb:post_author_name]
ت : [cb:post_create_date]


:: برچسب‌ها: جزیره‌ی پادشاهی دونه‌داین، که والار از اعماق دریاها برآوردند و به آدمیان، کسانی که طی سال‌های تاریک دوران نسخت وفادار باقی ماندند هبه کردند , اداین که در بلریاند سکونت می‌کردند تحت رهبری الروس نیم‌الف ، کسی که بر خلاف برادرش الروند در زمره‌ی آدمیان باقی ماند به آنجا نقل مکان کردند , الروس نخستین پادشاه نومه‌نور گشت و نام تار- مینیاتور را برای خود برگزید , تحت فرمانروایی او و نوادگانش، مردمان نومه‌نور به عنوان قدرتمندترین ملت‌های آدمیان در تمام دوران رشد کردند , کشتی‌های نیرومند آنان در سال ۶۰۰ دوران دوم به سرزمین میانه بازگشت و آن‌جا بندرگاه‌ها و شهرهای مختلفی را پایه گذاری کردند , ابتدای تاریخ نومه‌نور، ایشان پیمان و اتحاد نزدیکی با الف‌های تول ارسئا، که در نزدیکی سواحل غربی آنان قرار گرفته بود داشتند , الف‌ها اغلب آنان را ملاقات می‌کردند و آموزش‌های بسیاری برایشان ارمغان آوردند، اما خود نومه‌نوری‌ها از دریانوردی به سمت غرب قدغن گشته بودند، زیرا والار می‌ترسیدند که آنان به سرزمین‌های نامیرایان و زیستگاه الف‌ها رشک ورزند , چون نومه‌نوریان بزرگ‌تر گشتند و قدرتشان افزایش یافت، برخلاف «منع والار» عمل کردند و نهایتاً آر- آدوناخور، که در سال ۲۸۹۹ دوران دوم به پادشاهی رسید، آشکارا ضد آن سخن گفت گرچه جرئت مبارزه با آن را پیدا نکرد , آخرین پادشاه نومه‌نور آر – فازارون زرین بود، که مقام پادشاهی قانونی ملکه تار – میریل را در سال ۳۲۵۵ دوران دوم غصب کرد , او نیروهای خود را برای جنگ علیه سائورون به سرزمین میانه فرستاد و قدرت اهالی نومه‌نور چنان عظیم بود که خود نیروهای سائورون وی را ترک گفتند , سائورون که فرصتی برای نابودن کردن دشمن خویش یافته بود خواستار صلح گشت و به همراه شاه به نومه‌نور آمد , او به تدریج اعتماد آر – فازارون را جلب کرد و او را متقاعد ساخت که آشکارا ضد والار بادبان بکشد , سال ۳۳۱۹ دوران دوم، آر-فازارون ناوگان بسیار بزرگی را به سمت غرب رهبری کرد اما به محض آن که پای خود را بر روی سواحل ممنوعه نهاد سرزمین هبه گشته به آدمیان در میان امواج دریاها بلعیده شد و از میان رفت , تعداد اندکی از این ویرانی نجات یافتند؛ الندیل، پسرانش و یارانش که خود را برای فاجعه آماده ساخته و بر کشتی نشسته بودند از میان دریا، به سرزمین میانه رانده شدند , آنان قلمروهای مشهور آرنور و گوندور را پایه گذاری کردند جز بازتابی کم‌شو از شکوه نومه‌نور در هنگام اوج خویش هیچ نبودند , نکته: باید توجه داشت که شهر اوندوستو و جاده‌ای که از رومنا به سمت آندونیه می‌رود هرگز توسط تالکین به تصویر کشیده نشد , محل آنان به خوبی توضیح داده شده اما نباید موقعیت آنان بر روی نقشه را دقیق پنداشت , ,
:: بازدید از این مطلب : 498
|
امتیاز مطلب : 10
|
تعداد امتیازدهندگان : 2
|
مجموع امتیاز : 2
ن : [cb:post_author_name]
ت : [cb:post_create_date]
ن : [cb:post_author_name]
ت : [cb:post_create_date]
ن : [cb:post_author_name]
ت : [cb:post_create_date]


:: برچسب‌ها: محل زندگی ارباب قدرتمند سرنوشت در میان والار که نامو نام داشت اما معمولا بر اساس نام تالارهایش او را ماندوس مینامند , درباره ریشه این کلمه دو احتمال وجود دارد که کلماتی الفی یکی به معنای زندان و دیگری به معنای کاخ است , این تالارها در منتهی الیه غرب والینور و مشرف به دریای محیط قرار داشتند , گفته میشود که همزمان با گذر سالها، این تالارها نیز بزرگتر و بزرگتر میشوند و دیوارهای آن با پرده ها و قالیچه هایی که وایره، همسر نامو میبافت تزیین میگردد که وقایع کل تاریخ جهان را به تصویر میکشند , در این تالارها ارواح انسانها و الفها به انتظار سرنوشتهای متفاوتشان باقی میمانند و به همین دلیل است که برای تالارهای ماندوس نام تالارهای انتظار را نیز برگزیده اند , پس از مدتی، الفها که تقریبا نامیرا به شمار میروند، دوباره بدن خود را به دست آورده و به میان خویشان خود در آمان بازمیگشتند، اما انسانها سرنوشتی متفاوت داشتند که حتی در میان اربابان والینور نیز تنها نامو و مانوه آنرا به واقع درک میکردند , ,
:: بازدید از این مطلب : 417
|
امتیاز مطلب : 10
|
تعداد امتیازدهندگان : 2
|
مجموع امتیاز : 2
ن : [cb:post_author_name]
ت : [cb:post_create_date]


:: برچسب‌ها: پس از اینکه اداین در نومه نور مستقر شدند، آن‌ها تقویم جدیدی برای خودشان ساختند , اگرچه اجدادشان در سرزمین میانه رسمی داشتند که سال از وسط زمستان شروع می شود اما سوای از این، آن‌ها هیچ نوع تقویم رسمی برای خودشان نداشتند , در اوایل نومه نوری‌ها از تقویم الف‌ها به عنوان پایه ای برای کار خود استفاده می‌کردند؛ اما جزئیات این تقویم ها که برای الف‌های نامیرا تهیه شده بود نیاز به ویرایش داشت تا برای انسان‌های فانی کاربردی باشد , الف‌ها سال را به شش فصل طولانی تقسیم کرده بودند، اما در گاهشماری شاهان نومه نور، سال به دوازده ماه کوتاه‌تر تقسیم شد که به آنها آستار می گفتند , هر آستا ۳۰ روز داشت , البته دو ماه ناریه و کرمیه که روز میانه‌ی سال در بین آنها قرار داشت ۳۱ روزی بودند , این تقویم در تمام طول دوران دوم و بخشی از دوران سوم بدون تغییر باقی ماند تا اینکه ماردیل وورونوه، کارگزار گوندور، آنرا تصحیح کرد , در گاهشماری کارگزاری هر کدام از آستار ۳۰ روز داشت و دو روز به نام های تویی‌لره و یاویه‌ره در بهار و پاییز قرار داده شد که جزو هیچ کدام از دوازده آستار نبودند , در این دو روز جشن‌هایی برپا می‌شد , ,
:: بازدید از این مطلب : 343
|
امتیاز مطلب : 15
|
تعداد امتیازدهندگان : 3
|
مجموع امتیاز : 3
ن : [cb:post_author_name]
ت : [cb:post_create_date]
ن : [cb:post_author_name]
ت : [cb:post_create_date]


:: برچسب‌ها: وجه اسرارآمیز دیگری از واقعیت که حلقه، دارنده‌ی خود را بدان می‌کشید , موجودات خاصی مانند اشباح حلقه در مرز میان دو دنیا، یعنی دنیای ما و دنیای اشباح حیاتی دوگانه داشتند , اشباح، در دنیای ما نیمه‌شکلی داشتند ولی در دنیای خود، شکل محکم‌تری می‌گرفتند , اشباح قدرت آن را نیز داشتند که دیگران را به واقعیت دنیای خود بکشند و کوشیدند با استفاده از سلاح افسون شده با فرودو چنین کنند , ظاهراً از این قدرت برای ترساندن خدمتکاران خود نیز استفاده می‌کردند , «هم‌چنین که نگات می‌کنه انگاری پوستو می‌کنه و لخت و عور ولت می‌کنه تو تاریکی اون ور , » -گورباگ در دو برج، کتاب پنجم، فصل ده , ولی تنها اشباح و دارندگان حلقه در دنیای مذکور زندگی نمی‌کردند , الف‌ها به شکلی درخشان و منور در سمت دیگر آستانه بودند , حداقل فرودو گلورفیندل را هنگامی که خودش در نزدیکی این دنیا بود دید , بعدها گندالف گفت که چنین اتفاقی برای الف‌های برین عادی به شمار می‌رفت , تالکین چندان جزئیاتی در مورد «سمت دیگر» ارائه نمی‌کند ولی اغلب در روایت‌هایی که در ادبیات عامه آمده بدان اشاره شده است , در داستان‌های مذکور، بسیار معمول است که پری‌ها و الف‌ها یا حتی موجودات نه‌ چندان خوشایند را نیز می‌توان دید که میان دنیای ما و قلمروی اسرارآمیز خودشان رفت و آمد دارند , در واقع، داستان‌های فوق بخشی از خاستگاه «سرزمین پریان» به شمار می‌روند و ظاهراً تصور تالکین از دنیای خیالی اشباح نیز به طریقی با داستان‌های مربوط در ارتباط است , اما در نهایت چنان اطلاعات کمی به دست می‌دهد که جز حدس و گمانه‌پردازی در باب موضوع کاری از خواننده ساخته نیست , ,
:: بازدید از این مطلب : 322
|
امتیاز مطلب : 5
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
ن : [cb:post_author_name]
ت : [cb:post_create_date]


:: برچسب‌ها: اگرچه ارو مرگی از برای شما در ائا مقرر نداشته است و شما را از بیماری آسیبی نیست، اما کشته میشوید، و کشته خواهید شد: از زخم سلاح و شکنجه و اندوه … , » از نفرین ماندوس کوئنتا سیلماریلیون فصل ۹-حدیث گریختن نولدور پس از تعقیب در جاده ای طولانی بسوی شمال در خارج از والینور و در امتداد سواحل خالی از سکنه آمان، فئانور و نولدوری که از او پیروی کرده بودند، شخصی عجیب را که بر صخره‌ای بر فراز آن‌ها قرار داشت یافتند کسی که از یک پیشگویی که از طرف والار فرستاده شده بود سخن گفت , اگرچه برای برخی این شخص شناخته شده نبود، ولی تصور می‌رود که خود ماندوس بوده است و بنابراین کلماتی را که ماندوس گفت در زمانهای مختلف به عنوان نفرین یا تقدیر ماندوس یا پیشگویی شمال شناخته می‌شود , این نفرین بیشتر بر فئانور و بقیه کسانی که سوگند به محافظت از سیلماریل ها خورده بودند گذاشته شد اما آینده تاریکی را برای نولدور پیشگویی کرد که پر از خیانت، حوادث غمبار و مرگ بود , حتی به کسانی که زنده ماندند چیزی وعده داده نشد جز محو شدن در برابر فرزندان کوچک‌تر (انسان‌ها) که در شرف بیدار شدن در سرزمین میانه بودند , برادر ناتنی فئانور، فینارفین تحت تأثیر کلمات پیشگویی قرار گرفت و به همراه تعداد زیادی از پیروان به والینور بازگشت هرچند که خود فئانور پیام ولار را نپذیرفت و از دریای بزرگ عبور کرد و به سرزمین میانه بازگشت , نفرین ماندوس خیلی زود کار خود را شروع کرد: خود فئانور در زمان کوتاهی پس از اینکه در بلریاند ساکن شد، کشته شد و بقیه کسانی که از او پیروی کرده بودند در اثر نفرین ماندوس به شکلی سقوط کردند , ,
:: بازدید از این مطلب : 422
|
امتیاز مطلب : 5
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
ن : [cb:post_author_name]
ت : [cb:post_create_date]
ن : [cb:post_author_name]
ت : [cb:post_create_date]


:: برچسب‌ها: زمان: نامعلوم است , اما با درنظر گرفتن ارتباط بین نفرین ایسیلدور و سالهای نفرین شده میتوان فهمید که از سال ۳۴۳۰ دوران دوم (زمانی که آخرین اتحاد فراخوانده شد) تا سیزدهم مارس سال ۳۰۱۹ از دوران سوم زمانی که آراگورن مردان مرده را از نفرین رهاند، ادامه داشته است , (جمعا تقریبا ۳۰۳۰ سال) نژاد: انسان فرهنگ: مردان کوهستان جایگاه: مسیر مردگان معنی: به نظر می رسد که به نفرین ایسیلدور مربوط باشد , دیگر اسامی: احتمالا برابر با سالهای تاریکی است , بطور دقیق مشخص نیست اما ظاهرا به سالهای بسیاری که مردان مرده زیر دویموربرگ بودند اطلاق می شده است , نفرین ایسیلدور، برای خیانت آنها در سالهای پایانی دوران دوم باعث شد که آنها در طول دوران سوم نفرین شده باقی بمانند، تا زمانی که آراگورن آنها را از بند این نفرین رهانید و بنابراین از زاویه ی دید مردان مرده سالهای نفرین شده همان دوران سوم است , بعضی از منابع احتمالی دیگر پیشنهاده کرده اند و آن این است که سالهای نفرین شده به سالهای تاریکی یعنی دوران دوم اطلاق می شده که سائرون بر سرزمین میانه حکمرانی می کرد , این یک توضیح بسیار خوب است (در این حالت مردان مرده طی سالهای تاریکی نبوده اند) , اما ارتباط طبیعی بین نام نفرین شده و نفرین ایسیلدور به نظر می رسد که احتمال اول صحیح تر باشد , ,
:: بازدید از این مطلب : 399
|
امتیاز مطلب : 5
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
ن : [cb:post_author_name]
ت : [cb:post_create_date]


:: برچسب‌ها: زمان : برج در این منطقه بسال ۳۳۲۰ دوران دوم ساخته، و در سال ۱۴۰۹ دوران سوم سوزانده و نابود شد , مکان: در شرق بری، منتهی الیه جنوبی تپه های ودر نام های دیگر: ودرتاپ نام الفی تپه ای که در میان انسان ها ودر تاپ خوانده می شود و در سرحد جنوبی تپه های ودر سر بر آورده است , آمون سول در نزدیکی مرکز پادشاهی باستانی آرنور قرار داشت و الندیل برجی بلند روی قلّه اش برای نگهداری پلان تیر سرزمینش ساخته بود , در سالهای بعد آرنور به سه فرمانروایی کوچک تر تجزیه گشت و برج آمون سول نقطه ای قرار داده شد که این سه بهم می رسیدند , بالاخره این برج توسط نیرو های انگمار نابود شد اما پلان تیر را از آنجا خارج و به فورنوست برده شد , در پایان دوران سوم برج آمون سول برای قرن ها ویرانه بود ولی همچنان بلند ترین نقطه تا مایل ها آن سو تر در آن نواحی باقی ماند , اینجا بود که گندالف با سواران سیاه مبارزه کرد و بعد ها نیز فرودو در گودی زیر تپه مجروح شد , ,
:: بازدید از این مطلب : 479
|
امتیاز مطلب : 5
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
ن : [cb:post_author_name]
ت : [cb:post_create_date]


:: برچسب‌ها: نام:آیوندیل به معنای دوستدار طبیعت ملقب به:راداگاست قهوه ای دوست پرندگان و حیوانات سال تولد:قبل از موسیقی آینور مکان:در ابتدا والینور ولی بعد از آمدن به سرزمین میانه خانه ای درختی به نام روسکوبل بیوگرافی: راداگاست از آینور بود یکی از مایار که قبل از نواختن موسیقی آینور توسط ارو آفریده شد (حتما در موسیقی آینور هم وجود داشته) او شاگرد یکی از والار به نام یاوانا بود،یاوانا نام او را آیوندیل برگزید،به معنای دوستدار حیوانات , راداگاست روحی بسیار لطیف و حساس داشت به طوری که زندگی با حیوانات را بیشتر ترجیح می داد , در سال 1000 دوران سوم راداگاست به دستور خداوندگاران غرب برای مبارزه با تاریکی همراه با کورونیر جادوگر سپید به سرزمین میانه آمد در ابتدا کورونیر حاضر نبود راداگاست نیز در کنار او باشد اما با خواهش یاوانا کورونیر او را هم به سرزمین میانه برد , از نظر قدرت راداگاست سومین ایستار بود اولینشان هم کورونیر سپس میتراندیر و چهارم و پنجم هم ایستاران آبی بودند که اطلاعات زیادی درباره آنان در دست نیست , , , همانطور که گفته شد راداگاست دوستدار حیوانات بود بنابراین او بعد از ورود به سرزمین میانه جنوب سبز بیشه را انتخاب کرد تا در کنار حیوانات باشد خانه ای از درخت به نام روسکوبل ساخت و مشغول به ساخت جادو و مطالعه بر روی گیاهان و جانوران شد در آن سال ها زمزمه هایی از ظهور دوباره تاریکی به گوش می رسید،زمزمه هایی از شمال و سبز بیشه , سایرون از سایه ها بیرون آمده و جنوب سبزبیشه را تصرف کرده و قلعه ای به نام دول گولدور ساخت , او نزگول اعظم را نیز به شمال فرستاد تا پادشاهی آرنور را نابود سازد , راداگاست به مبارزه با سایرون مشغول شد و با نقشه های شیطانی او مبارزه میکرد , به همین دلیل سایرون در آن زمان نمی توانست به گوندور حملات وسیعی کند،اما توانست که مردمان جنوب و شرق(هارادریم و خاند و مردمان رون) را برای حمله به گوندور و رووانیون جذب کند تا اینکه در سال 2060د , س که گندالف و راداگاست به دول گولدور یورش بردند و سایرون به موردور عقب نشست اما باز هم در سال 2470 د , س سایرون بار دیگر به دول گولدور بازگشت و پس از مدتی باز هم توسط گندالف و راداگاست از دول گولدور فرار کرد بار دیگر سایرون وجود خودش را در سال های بین 2900 تا 2950 د , س در دول گولدور نشان داد و در آخر هم توسط شورای سفید به موردور فرار داده شد و آرام آرام باراد-دور را بازسازی کرد از آن سال ها به بعد راداگاست بیشتر مشغول جنگل و درختان بود ولی باز هم نیروهای شیطانی در آنجا وجود داشتند و گهگاهی راداگاست با آنان مبارزه میکرد دول گولدور بار دیگر بنا شد و تا جنگ حلقه خاموش ماند و به دست یکی از مشاوران ارشد سایرون(زبان سایرون)اداره می شد اتفاقاتی باعث شد که سارومان از راداگاست سوء استفاده کرده و راداگاست دروغ ناخواسته ای به گندالف گفت که سارومان می خواهد در مورد حلقه با تو بحث کند پس گندالف به اورتانک رفته و توسط سارومان زندانی شد دیگر گفته نشده که راداگاست در جنگ حلقه حضور داشته یا نه ولی او در ماموریتش موفق نبود(تنها گندالف در ماموریتش موفق شد) گفته شده که راداگاست روحش با طبیعت یکی شد , البته نظریه های گوناگونی راجع به این موضوع وجود دارد , مانند این که روحش در جنگل سرگردان شد و یا در دورانی نا مشخص به والینور بازگشت , , , ,
:: بازدید از این مطلب : 456
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
ن : [cb:post_author_name]
ت : [cb:post_create_date]


:: برچسب‌ها: عهد: مطمئنا بسیار پیر بود و احتمالا هم فناناپذیر و نامیرا بود نژاد: نامشخص شاخه: نامشخص نام های دیگر: فورن، لارواین بن-آدار، اورالد القاب: پیرترین، ارباب تام بامبادیل که الفها او را لارواین بن-آدار یعنی پیرترین و بدون پدر می خواندند، موجودی اسرارآمیز و قدرتمند بود که در دره ویتی ویندل در شرق شایر می زیست , ماهیت وجودی تام هرگز به صورت کامل و قاطع مشخص نشده است، اما می دانیم که در زمانهای دوردست او در جنگل قدیمی ساکن شده و برای خود قلمرویی مشخص کرده بود، که در داخل این قلمرو قدرت او خارق العاده بود , تام موجودی شدیدا متناقض است، لحظه ای موجودات پلید باستانی را بدون زحمت چندانی شکست می دهد و لحظه ای بعد رقصان و پاکوبان اشعار بی معنی می خواند , در دید هابیتها او به صورت پیرمردی ظاهر می شد با چهره ای چروکیده و گلگون، چشمان آبی درخشان و ریش قهوه ای زبر , او از هابیتها بلندتر و از انسانها کوتاه قدتر بوده است، پس احتمالا چیزی در حدود پنج فوت بلندی قامت او بوده است , لباس او تشکیل می شد از کتی آبی رنگ، پوتینهای زرد و کلاهی کهنه که یک پر بر روی آن قرار داشت , ظاهرا با وجودیکه در اولین ملاقاتش با هابیتها در ساحل ویتی ویندل پر مرغ ماهیخوار بر روی کلاه او بوده، او پر قو را برای تزئین کلاهش بیشتر ترجیح می داده , اما در خانه به جای کلاه، او تاجی از برگهای پاییزی به سر می گذاشته که احتمالا برای نشان دادن برخی قدرتهای اسرار آمیزش بوده است , ,
:: بازدید از این مطلب : 366
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
ن : [cb:post_author_name]
ت : [cb:post_create_date]


:: برچسب‌ها: اصلیت هابیت ها ناشناخته است , در ابتدا آنها مردمان فراوانی بودند و بیشتر در شمال سرزمین میانه و vales of anduin پیدا می شدند , در اوایل عصر سوم هابیت ها به شمال و غرب سرزمین میانه تغییر مکان دادند و در آخر بیشتر آنها در شایر ساکن شدند , ظهور هابیت ها: هابیت ها از دورف ها کوچکترند و قدرت عجیبی در بدون صدا حرکت کردن دارند , زندگی آنها به طرف آرامش سوق داده شد و بیشتر از هر چیزی از خوردن و نوشیدن لذت می برند(یک هابیت اغلب 6 وعده غدا در یک روز می خورد) , آنها پیوستگی عجیبی در بین اقوام مختلف خود دارند و تنها علم آنها در میان پدران گذشته ی آنها یافت می شود , سه نوع متفاوت از هابیت ها وجود دارد:harfoots_ stoors_fallohides ا-harfoots:آنها در چهره قهوه ای تر کوچکتر و قد کوتاهتر بی ریش و بی مصرف(!) هستند , دستها و پاهای آنها پاک و چابک است و آنها بیشتر نقاط کوهستانی و دامنه ی تپه هارا ترجیح می دهند , اا-stoors:آنها پهن تر هستند و دستها و پاهایشان بزرگتر است و آنها سرزمین های صاف و کنار رودخانه را برای زندگی ترجیح می دهند , ااا-fallohides:آنها در صورت و مو روشن تر هستند قد بلندتر و لاغرتر از باقی , آنها درخت هارا دوست دارند و بیشه زار هارا ترجیح می دهند , نام های دیگر هابیت ها: انسان ها آنها را halfings و در زبان الف ها آنها periannath خوانده می شوند , هابیت ها خود را kuduk می نامند , ,
:: بازدید از این مطلب : 362
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
ن : [cb:post_author_name]
ت : [cb:post_create_date]

صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 20 صفحه بعد


نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

RSS

Powered By
loxblog.Com